پرهیز از بیهودگی و خود بسندگی – اصول معماری ایرانی

همانطور که گفتیم معماری ایرانی دارای پنج اصل است:

  • درونگرایی
  • پرهیز از بیهودگی
  • مردم واری
  • خودبسندگی
  • نیارش

که مفصل در مورد سه اصل آن یعنی درونگرایی ، مردم واری و نیارش صحبت کردیم. و همچنین در بخش نیارش ، پیمون رو توضیح دادیم. امروز می خوایم در مورد دو اصل باقی مانده یعنی پرهیز از بیهودگی و خود بسندگی توضیح دهیم.

اصول معماری ایرانی

معمار ایرانی کاری عبث و بیهوده انجام نمی دهد.  تا این حد که اگر تزئیناتی هم انجام می داده جزئی از سازه بوده نه پوسته ای اضافه بر روی آن. این اصل مهم در معماری ایرانی هم پیش از اسلام رعایت شده و هم بعد از آن. بهمین روی عناصر تزئینات معماری ایران عناصری همچون گچ ، آجر ، کاشی و خشت است که بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است تا عنصر اضافه تزئیناتی. معمار ایرانی از گره سازی بهره می برد تا آجر که عنصر سازنده بنای او بوده علاوه بر کار سازه ای جنبه تزئیناتی هم داشته باشد و یا پنجره های ارسی را می ساخته تا پناهی در مقابل آفتاب سوزان باشد تا چشم را نیازاد و همچنین پنجره ای برای تهویه هوا و با بهره گیری از شیشه های رنگی مقابله ای با ورود حشرات به داخل خانه.

پرهیز از بیهودگی

و یا اگر نیاز بوده که سقف و یا افرازی بلند و پر و پیمان ساخته شود و نمی‌تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی می‌توان آنرا کوتاهتر و باندام و مردم‌وار کرد

معمار ایرانی

خودبسندگی معمولا به وضعیتی گفته می‌شود که اقتصاد یک نظام سیاسی دارای خودکفایی باشد. این واژه در معماری نیز مصداق دارد و به شرایطی می گویند که معماران ایرانی تلاش میکردند مواد اولیه مورد نیاز خود را از نزدیکترین مکانها بدست آورند و مصالح ساختمان سازی را بگونه ای انتخاب می کردند که یازمند به مواد اولیه مکانهای دیگر نبوده و خودبسنده باشد. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام میگرفت و ساختمان با طبیعت پیرامون خود “سازگارتر” می شده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه مصالح اولیه آن در دسترس بوده است.

معماری ایرانی

معماران ایرانی بر این باور بودند که مصالح اولیه باید “بوم آورد” یا محلی باشد. به گفته دیگر فرآورده (محصول)از همان محل باشد که ساختمان ساخته میشود و تا آنجا که امکانپذیر است از امکانات محلی بهرهگیری شود

برای نمونه در ساخت تخت جمشید، بهترین سنگ را از یک معدن در نزدیکی دشت مرغاب به دست میآورند و با ارابه های چوبی به تخت جمشید میرساندند. این سنگ را بیشتر برای روکش دیوارهای ستبر خشتی بکار میبردند.فرآوردن خشت نیز کار بسیار ساده بوده است.

معماران ایرانی تا آنجا که امکانپذیر بود تلاش داشتند مصالح اولیه مرغوب بکار برند و با بهترین گونه خاک،گچ،آهک و سنگ کار میکردند.اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همان جا امکانپذیر نبود،از جای دورتر بهره میگرفتند.برای نمونه چون خاک پیرامون شیراز، “ریگ بوم” بود، به کار آجر ساختن نمیخورد، پس خاک رس بهتر را از لار یا از خان خوره (آبادی میان راه اصفهان) بدست میآوردند.یا در کناره کویر،چون خاک شوره دار بود،آجر خوبی بدست نمیآمد.پس هنگام کار این آجرها را میان چند رج خشت میچیدند و برای از میان بردن شوره آنها،دوغابی به نام “فرش آهک” بکار میبردند که با ماسه نرم درست میشد

(۱پیرنیا, دکتر محمد کریم. مهندس علیمحمد رنجبر کرمانی. سبک شناسی معماری ایرانی. ج. پنجم. به کوشش دکتر غلامحسین معماریان. سروش دانش, ۱۳۸۶)

معمار ایران

1 دیدگاه در “پرهیز از بیهودگی و خود بسندگی – اصول معماری ایرانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


*